دکمه
باز کن آن دکمه های بسته ی پیراهنت
تا ببویم باز هم عطر دل آویز تنت
باز کن آن دکمه ها را دانه دانه باز کن
شد سراپایم نیاز دیدن و بوییدنت
دستهایم ساقه های نازک نیلوفرند
تا بیاویزم به پا و دامن و بر گردنت
وای از ناز نگاه چشم های مست تو
وای از بي رحمي آن قلب مثل آهنت
گاه رو در مي كشي و گاه مي پایي مرا
من فدای اخم کردن های تو ، پاییدنت
وعده دادی عید مي آيي و مي بوسي لبم
ای امان از وعده دادن های وقت خرمنت
با نگاهي رازها گفتم نهان از چشم غیر
مرحبا بر راز داني كردن و فهميدنت
پر + هام
0 Comments:
Post a Comment
<< Home